چگونه میتوانم به کودک خود برای داشتن هوش هیجانی بیشتر کمک کنم؟
هوش هیجانی را میتوان شناخت و کنترل احساسات و هیجانات> توصیف کرد. در واقع هوش هیجانی باعث میشود افراد در کنترل عواطف خود بهتر عمل کنند و در موقعیت ها و شرایط متفاوت، بهتر واکنش نشان دهند و از همین جهت این موضوع اهمیت دارد. اکنون که با هوش هیجانی و اهمیت آن در زندگی آشنا شدید و میخواهید کودکتان هوش هیجانی بالایی داشته باشد، در ادامه با ما همراه باشید تا با 5 گام اصلی در تربیت کودکی با هوش هیجانی مناسب آشنا شوید.
از زاویه دید کودک خود به مسائل توجه کنید و با کودک خود همدردی کنید
انسان به صورت ذاتی به دنبال پناهگاهی امن برای تخلیه احساسات خودش میگردد. بنابراین اگر فرزندتان ناراحت است و برای رفع این ناراحتی کاری از دستتان بر نمیآید، با همدردی به او بفهمانید که او را درک میکنید و با همین کار ساده درد کودکتان تسکین پیدا میکند. اگر در نظرتان ناراحتی کودکتان با توجه به اتفاق پیش آمده بیش از حد است، لازم است در نظر داشته باشید که همه ما انسان ها احساسات خود را در وجودمان جمع کرده و سپس هنگامی که پناهگاه امن خود را پیدا کردیم، آنگاه با بروز دادن و تخلیه احساسات خودمان را آزاد و سبک میکنیم. همدردی به معنی موافقت با کودک نیست، کودک حق دارد در حالی که دارد به حرف ها و خواسته های شما عمل میکند احساسات و باور های خودش را نیز داشته باشد و لازم به ذکر است که تایید کردن کودکتان برایش خوشایند است. برای مثال میتوانید از جمله ( میدونم دوست نداری بازیت رو قطع کنی ولی الان وقت شامه) برای شروع استفاده کنید. با این شیوه کودک یاد میگیرد چگونه خود را آرام کند، چگونه با دیگران همدردی کند و همچنین یاد میگیرد هر احساسی چه نامی دارد و به چه دلیل بروز پیدا میکند.
به کودک خود اجازه دهید خودش را ابراز کند
از آن جایی که کودکان نمیتوانند بین احساسات و وجودیت خودشان تفاوت قائل شوند، در واقع بی توجهی به احساساتشان را این طور برداشت میکنند که بی ارزش یا خجالت آور هستند. برای مثال ناپسند دانستن احساسی مثل عصبانیت در کودک نه تنها باعث نمیشود کودک دیگر این حس را نداشته باشد، بلکه او را مجبور میکند تا احساس خود را سرکوب کند. احساساتی که آزادانه ابراز شوند آزار دهنده نخواهند بود، اما به دلیل این که احساسات تحت کنترل ضمیر خودآگاه قرار ندارد احساساتی که سرکوب شده باشند بعد ها بی دلیل و طوفانی بروز پیدا میکنند. در این حالت با کودکی پرخاشگر مواجه میشوید که کابوس میبیند، به دیگر کودکان مشت میزند یا دچار تیک عصبی شده است. بهجای سرکوب احساسات کودک، آناحساسات را درک کنید و فقط به کودک یاد دهید در زمان بروز آن احساس، رفتار های خاصی نادرست هستند. برای مثال از جمله (درکت میکنم که خیلی عصبانی هستی که دوستت اسباب بازی مورد علاقت رو شکست، اما هر چقدر هم عصبانی شده باشی درست نیست که اون رو بزنی. درست اینه که باهاش در مورد احساساتی که داری صحبت کنی) استفاده کنید. با این روش کودک یاد میگیرد که احساساتی که دارد را به درستی مدیریت کند و قبول میکند که خودش باشد (همان طوری که هست) و این مسئله هیچ ایرادی ندارد.
اختلالات یادگیری چه تاثیری بر رفتار کودکان میگذارد؟ پاسخ این سوال اهمیت بسیاری دراد.
به احساسات کودک گوش دهید
کودکان در هر سنی که باشند، در اکثر مواقع نیاز دارند به احساساتشان گوش کنید. برای این که کودکتان کنار شما احساس امنیت داشته باشد، لازم است با توجه کامل به او گوش کنید و حواستان را روی حرف هایش متمرکز کنید. تلاش نکنید که حال او را خوب کنید یا احساسات او را از بین ببرید. تنها با گوش شنوا بودن خود میتوانید به کودک خود کمک کنید. در واقع در این شیوه که مطرح شد، کودک به صورت غریزی حال خودش را بهبود میبخشد. برای مثال از جمله (خیلی ناراحت به نظر میرسی، همه گاهی اوقات ناراحت و ناامید میشن، فقط میخوام بدونی دوست دارم که حرفات رو بهم بزنی) استفاده کنید. با این روش کودک یاد میگیرد احساسات خود را سرکوب نکند و به روند عواطف در وجود خود اعتماد کند.
اگر دچار استرس میشود او را راهنمایی کنید
استرس و اضطراب یکی از بزرگترین دشمنان سلامتی چه در زمان کودکی و چه در سنین بزرگسالی است. تاثیر این اتفاق بر فرد نه تنها به صورت فیزیک بلکه روحی و روانی نیز هست. مطمئنا همه شما چندین بار با این موضوع روبرو شده اید که در اثر قرار گرفتن طولانی مدت در شرایطی تنش زا دچار سردرد های شدید، بیحالی، خسنگی شدید، عدم توانایی در تمرکز و بدخلقی شده اید. یکی از اصلی ترین قدم ها برای پروراندن کودکی با هوش هیجانی بالا این است با شناساندن عوامل استرس زا و تاثیرات اضطراب بر بدن، او را نسبت به این موضوع کاملا آگاه سازید. بهتر است به کودک خود توضیح دهید که خودتان چه تجربهای از قرار گرفتن در موقعیت استرس زا دارید و این اتفاق چه تاثیرات سو ای روی بدن شما گذاشته است.
در صحبت های روزمره از بیان احساسات فرار نکنید
در سالیان ابتدایی زندگی مخصوصا در دورهی نوزادی، کودکان از تک تک رفتارهای شما برداشت خواهند کرد و این موضوع به واسطه ساخت مسیر های عصبی جدید در سیستم اعصاب محیطی و مرکزی، باعث کسب تجربه، آموزش و رفته رفته شکل گیری شخصیت او خواهد شد. هیجانات، احساساتی که تجربه میکنید و اتفاقاتی که در طول روز برای شما اتفاق میافتد میتواند یک معلم بسیار مناسب برای فرزندتان باشد. شما با نمایش نحوه پاسخگویی خود به مشکلاتتان میتوانید توانایی حل مسئله را که جلوتر به آن میپردازیم را به فرزند خود میآموزید. با صبوری کردن در برابر اتفاقات ناخوشایند، صبر وبردباری را به او یاد میدهید و همینطور با تعقل کردن در هر موضوعی به او میآموزید که پیش از هر کار بهتر است به آیندهی آن توجه کرده و برای هر قدم از زندگی خود برنامه و هدف داشته باشد.
حل مسئله را به کودک خود آموزش دهید
وقتی کودک عواطف خودش را درک میکند و میپذیرد، از قدرت احساسات کم شده و زمان حل مسئله فرا میرسد. گاهی اوقات کودک به تنهایی مسئله را حل میکند و گاهی به همفکری و کمک شما نیاز پیدا خواهد کرد. تا وقتی کودک درخواست کمک نکرده، برای حل مسئله پیش قدم نشوید. با این کار به کودک خود نشان میدهید به توانایی او در حل کردن مشکلات اعتماد دارید. برای مثال از جمله (حتما خیلی ناراحتی که دوستت مریض شده و نمیتونه باهات بازی کنه، میدونم بازی کردن با دوستت رو خیلی دوست داری، وقتی بهتر شدی شاید بتونیم با هم دیگه کاری رو پیدا کنیم که خوب شدن حال دوستت ازش لذت ببری) استفاده کنید. در این شیوه، کودک با راهنمایی والدین حل مسئله را یاد میگیرد.
مقاله پیشنهادی این بخش : خواندن کتاب برای نوزاد چه تاثیری در بهره هوشی او دارد؟
بازی کنید
هنگامی که یک الگوی رفتاری غلط را در کودک خود شناسایی کردید، لازم است بدانید که احساسات فراوانی در او تجمع پیدا کرده و کودک شما نمیداند چگونه با آن برخورد کند. در این شرایط، بهترین درمان بازی کردن است. رای مثال اگر کودکی بیش از حد به مادر خود میچسبد، با انجام دادن بازی به کودک کمک میکنید با احساساتش روبرو شود و متوجه شود چقدر به مادر میچسبد. در این بازی پدر بین مادر و کودک قرار میگیرد و برای جدا کردن کودک از مادر تلاش میکند. پدر میگوید: (نمیزارم به مامان برسی! اول باید من رو شکست بدی! چقدر قوی هستی!) در این بازی کودک هنگام تلاش برای رسیدن به مادر میخندد و متوجه میشود که همواره این فرصت را دارد که به مادرش رسد. در واقع آن نگرانی سرکوب شده ای که باعث میشود کودک دنبال مادرش بگردد و به او بچسبد با این بازی از بین میرود. از آن جایی که کودک نمیتواند احساساتش را با کلمات بیان کند، در این روش با بازی کردن احساسات خود را به صورت نمادین نشان میدهد. همچنین خندیدن کودک هنگام بازی کردن، هورمون استرس را کاهش میدهد.
تاثیر بازی بر رشد کودک، این بلاگ بسیار مهم را به شما پیشنهاد میکنیم.
برای مشاهده منبع اینجا کلیک کنید.